همین طور که میدونید مدرسها باز شده و من هم چندروزی رو نمیتونم مطلب بزارم ولی ناراحت نشین فعلا چندتا مطلب باحال براتون گزاشتم راستی جاتون خالی ..نمیدونم چی بگم در بارش؟؟!
رسیده وقت رفتن... به سر امتحانی که میدونم تهش ردم... حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه وقت امتحانو برگمه .و. خودت میدونی که تمومم الکی جو نده حرفای خونوادمم که نمک زخممه...و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه... باز منمو حسرت یه نمره ی بیست...که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست...توکه میدونستی دانشجوی ترم .......بگو من شما چرا
دیدی آخرش تابستان آنقدر غصه ی مارا خورد که پاییز شد!ببین... تو یادت نیست که ما کجای دفتر خاطرات پاییز سال گذشته نوشتیم و زیرش را امضا کردیم که سرخی تو از ما و زردی ما از تو؟ که هنوز مهر نشده روی خط نه چندان صاف سرنوشتمان زرد کشیدند . خلاصه از قدیم و دور گفته اند و میگویند مه پاییز فصل عاشق هاست و آذز اتش گرفته هم فرزند سوم همین پاییز بود که مارا به این روی نمیدانم چه رنگی نشاند! به عاشقیم یقین دارم که مینوسم و گمان میکنم اگر تبریک تولد پاییز را ننویسی باید به عاشق نبودنت یقین کرد...
مهم نیست..اصلا فدای سرت که یک تابستان دیگر هم گذشت و بازهم معجزه نشد, به قول خودت صبر را با وفاداریمان تا پاییز بعد شرمنده میکنیم. شاید از بس رو سفید شیدم, پاییز سال آینده جای باران, برف در سرزمینمان بارید.
پاییز مبارک
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->
برچسبها: